مُـنّجـِ٘ے

شاید این جمعه بیاید … شاید ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ پرده از چهره گشاید … شاید

مُـنّجـِ٘ے

شاید این جمعه بیاید … شاید ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ پرده از چهره گشاید … شاید

مُـنّجـِ٘ے

مـهربانم عالـم از تـوست ...
غـریـبانــہ چـرا میــگردے ؟! ...

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

بایگانی
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام رضا» ثبت شده است

‌+از یکۍ پࢪسیدم
اטּشاءللہ‌ اگہ‌ بخوام‌  اربعین‌  بࢪم‌ کࢪبلا
باید‌ چہ‌ کارهاۍ ادارۍ رو انجام‌ بدم !؟
گفت:
- اول‌ میࢪۍ پاسپورتتو ازامام‌ رضا میگیࢪۍ
بعد میدۍ بہ‌حضࢪت‌ معصومہ‌ پاراف‌ میکنھ
بعد میدۍ بہ‌ حضࢪت‌ عباس‌ امضاء‌ میکنھ..
بعد ازاوטּ میبࢪۍ دبیࢪخونہ‌؛
حضࢪت‌ زینب‌ ثبت‌ میکنھ
وآخࢪین‌ مࢪحلہ‌ ممھور‌ بہ‌ مھࢪ
حضࢪت‌ مادر میشہ‌ وتمآم..:))''

+گفتم‌ راهۍ نداره‌ کہ‌
زودتࢪ انجام‌ بشہ؟!

- رقیہ‌جآטּ
گَࢪدُختࢪکۍ پیشِ‌ پِدرناز‌کند
گࢪه‌ۍ کَࢪبُ‌ و‌ بَلاۍ همہ‌ رابازکند..!

‌‌‌
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#اربعین

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۲۹
Mahdi Taji

پیراهن شفابخش

دعبل کنیزی داشت که خیلی به او علاقه داشت ؛ کنیز او چشم درد سختی گرفت . پزشکان گفتند چشم راست او قابل معالجه نیست و از دست رفته است ، اما برای معالجه چشم چپ او تلاش می‌کنیم شاید بهبودی یابد .
دعبل بسیار غمگین شد و بی تابی کرد تا آن که به یاد آن تکه لباس حضرت افتاد ؛ آن را به چشمان کنیزش مالید و اول شب آن را به پیشانی وی بست . چون صبح شد ، چشم های آن کنیز به برکت حضرت رضا (علیه السلام) از اول نیز سالم تر شده بود .

منبع: عیون اخبار الرضا ، ج ۲ ، ص ۲۶۷ ، بحار ، ج ۴۹ ، ص ۲۳۸

#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#حکایت_آفتاب
#پیراهن_شفابخش

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۰۰ ، ۱۰:۴۲
Mahdi Taji