امام خمینے{ࢪه}:
غدیࢪ،علے•؏• ࢪا امیࢪالمومنین نکࢪد
امیࢪالمومنین غدیࢪ ࢪا، غدیࢪ کࢪد.
این خود ولے است که ارزش گذارے مےکند.
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#غدیر
#امیرالمومنین
امام خمینے{ࢪه}:
غدیࢪ،علے•؏• ࢪا امیࢪالمومنین نکࢪد
امیࢪالمومنین غدیࢪ ࢪا، غدیࢪ کࢪد.
این خود ولے است که ارزش گذارے مےکند.
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#غدیر
#امیرالمومنین
هرگاهخواستۍگناهڪنۍ ،
یڪلحظہبایسـت
به نَفْسِت بگو
اگھ یکباردیگه وسوسم کنے
شکایتت رو بھ امامزمان میکنم:)
حـالااگـرتوانستۍ حُـرمـت آقا ࢪو بشکنے
بࢪو گناه کن...
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#امامزمان
گفتم:
اگر در ڪربلا بودم
تا پای جان برای حسین <؏>
تلاش میکردم ـ ـ ـ ـ]
گفت:
یڪ حسین زنده داریم
نامش مهدی <عج> است
تا حالا برای او چه کرده ای؟
سڪوت ڪردم ـ ـ ـ]
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#امامزمان
یهروزلباسِتنگ ...
یهروزلباسِگشـاد ...
یهروزلباسِڪوتـاه ...
یهروزلباسَبلند ...
یهروزلباسِتیره ...
یهروزلباسِشاد ...
یهروزلباسِپاره ...
هیرفتیم دنبالِ مد ڪه یهوقت
بھمون نگنعقب موندھ !
رفتیم دنبال سِتڪردن ڪه
بشیم شیڪتریــن آدمِ دنیا :|
یهوقت به خودت میای میبینی
با شیطون ستشدے !!!
« ســـورهاعـــرافآیــھ²⁶ »
وَلِبٰـــــاسُاَلتَّقْــــوىٰذٰلِکَخَیْــــرٌ
بھترینلباس؛لباسِتقواست ((:
#وقتشھ کھ بیداࢪشویم !
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#تلنگرانه
در مقابل تقدیر خداوند؛
مثل ڪودڪے یڪ سالہ باش...
وقتے او را بہ هـوا میاندازی میخندد،
چون ایمان دارد ڪہ او را خواهـے گرفت..
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#تقدیرالهی
آزاده باش ؛
قیمتے خواهے شد،
آنقدر قیمتے که خداوند خریدارت شود
آنهم، به بالاترین قیمت؛ یعنے«ولایت»
سلمانش را با «مِنّااهلَالبِیت» خرید؛
حُرَّش را با «حَلَّت بفِنائِڪ»
ویقینبدان تو را با«انتظار»
خواهد خرید.. :)
و چه مقامےست این #انتظار . . ؛
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#انتظارفرج
گفتند شهید گمنامہ
پلاڪ هم نداشٺ،
اصلا هیچ نشونہ اے نداشٺ ؛
امیدوار بودم روے زیر پیرهنیش
• اسمش رو نوشٺہ باشہ
نوشٺہ بود:
| اگر براے خداسٺ ، بگذار گمنام بمانم |
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#شهیدگمنام
#برایخدا
طرفـــــ داشتـــــ غیبتـــــ مےڪرد،
بهش گفتـــــ : شونههاتو دیدے...
گفتـــــ : مگه چیشده ؟
گفتـــــ : یه ڪوله بارے از گناهانِ
اون بنده خدا رو شونههاے توعه..!
#شهیدمحمدرضادهقانامیرے
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#شهیدانه
دقت کردید کلمات وارونه چگونهاند؟
«گنج» «جنگ» میشود...
و «قهقهه» «هقهق»
ولی«دزد» همان«دزد» است؛
«درد»همان«درد» است!
آری نمیدانم چرا«من»«نم»زده است؛
«راه»گویی«هار»شده...
و«روز»به«زور»میگذرد؛
«آشنا»راجزدر«انشا»نمیبینیم...!
وچه«سرد»استاین«درس»زندگی
اینجاستکه«مرگ»برایم«گرم»میشود...
چراکه«درد»همان«درد»است...!
یاصـاحبالزمان (سَلامُاللّٰهعَلَیه) دلـــم«آرامش»وارونه میخواهد....
دلم«شُمارا»میخواهد...
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#دلنوشته
#امامزمان
زندگی مثل جلسه امتحان است
بار ها غلط مینویسیم
پاک میکنیم
و دوباره غلط مینویسیم
غافل از اینکه ناگهان مرگ فریاد میزند؛
برگه ها بالا..!!
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#یاد_مرگ
ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ کم ﻭﺯﻥترین
چیزیه که تو دنیــا حمل میشه
ﻭلی ﺷﺎﯾﺪ ﺳﻨﮕﯿﻦترین ﭼﯿﺰی ﺑﺎشه
که تو آخرت به دوش کشیده میشه...
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#موبایل
#دنیاوآخرت
آمـدھایمزندگۍڪنیمتاقیمتپیداڪنیم؛نـھ اینکھ بـٰاهرقیمتۍ زندگۍڪنیم !
زندگـۍ ما حڪایت یـخفروشۍ است
کھ ازاوپرسیـدنـد فروختـۍ؟
گفت نـہ؛ولـۍ تمـٰامشـد ꧇)!!''
#آیتاللھ بھـجت رھ !
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#حکایت_زندگی
پیراهن شفابخش
دعبل کنیزی داشت که خیلی به او علاقه داشت ؛ کنیز او چشم درد سختی گرفت . پزشکان گفتند چشم راست او قابل معالجه نیست و از دست رفته است ، اما برای معالجه چشم چپ او تلاش میکنیم شاید بهبودی یابد .
دعبل بسیار غمگین شد و بی تابی کرد تا آن که به یاد آن تکه لباس حضرت افتاد ؛ آن را به چشمان کنیزش مالید و اول شب آن را به پیشانی وی بست . چون صبح شد ، چشم های آن کنیز به برکت حضرت رضا (علیه السلام) از اول نیز سالم تر شده بود .
منبع: عیون اخبار الرضا ، ج ۲ ، ص ۲۶۷ ، بحار ، ج ۴۹ ، ص ۲۳۸
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#حکایت_آفتاب
#پیراهن_شفابخش
ツ
ࢪسـول اکࢪم"ص"
محبّت علےابن ابیطالب گناهان ࢪا ازبین مےبرد،همانطورکھ آتش چوب ࢪا ازبین مےبرد.
#سربازولایت
#مُـنّجـِ٘ے
#محبت_علی